این نوه ها خیلی راه خواهند رفت! فقط شوخی های واقعی می توانند سال نو را به پدربزرگ تبریک بگویند. و آنها نامه ای به بابانوئل نوشتند که در شب سال نو یک خروس بزرگ و سخت می خواهند - بنابراین او به پدربزرگ دیک داد که هر دوی آنها را راضی کرد. من تعجب می کنم که پدربزرگ پس از آن به بابا نوئل چه نوشت؟ ))
لئونید| 44 چند روز قبل
از عهده اش بر می آیم.
بارتون| 13 چند روز قبل
یارو خوش شانس بود، او بلافاصله دو مو بور را در الاغ های بامزه شان لعنت کرد. در ابتدا به آنها اجازه داد تا دیک او را بمکند تا مودب باشند، الاغ و سینه هایشان را محکم مالید. نکته خنده دار این بود که دخترها با یکدیگر رقابت نمی کردند، بلکه ناز می کردند، کلیشه شان را می مالیدند، کنار یا بالای آن ها می نشستند، می بوسیدند، گلویشان را می گرفتند، همه اینها به خاطر اینکه شریک زندگی شان ارگاسم واضحی داشته باشد. روند.
و من آن را می خواهم.
کی منو میخواد؟
این نوه ها خیلی راه خواهند رفت! فقط شوخی های واقعی می توانند سال نو را به پدربزرگ تبریک بگویند. و آنها نامه ای به بابانوئل نوشتند که در شب سال نو یک خروس بزرگ و سخت می خواهند - بنابراین او به پدربزرگ دیک داد که هر دوی آنها را راضی کرد. من تعجب می کنم که پدربزرگ پس از آن به بابا نوئل چه نوشت؟ ))
از عهده اش بر می آیم.
یارو خوش شانس بود، او بلافاصله دو مو بور را در الاغ های بامزه شان لعنت کرد. در ابتدا به آنها اجازه داد تا دیک او را بمکند تا مودب باشند، الاغ و سینه هایشان را محکم مالید. نکته خنده دار این بود که دخترها با یکدیگر رقابت نمی کردند، بلکه ناز می کردند، کلیشه شان را می مالیدند، کنار یا بالای آن ها می نشستند، می بوسیدند، گلویشان را می گرفتند، همه اینها به خاطر اینکه شریک زندگی شان ارگاسم واضحی داشته باشد. روند.
این یک داستان متفاوت است.
کاش من هم خواهری مثل او داشتم