یارو خوش شانس بود، او بلافاصله دو مو بور را در الاغ های بامزه شان لعنت کرد. در ابتدا به آنها اجازه داد تا دیک او را بمکند تا مودب باشند، الاغ و سینه هایشان را محکم مالید. نکته خنده دار این بود که دخترها با یکدیگر رقابت نمی کردند، بلکه ناز می کردند، کلیشه شان را می مالیدند، کنار یا بالای آن ها می نشستند، می بوسیدند، گلویشان را می گرفتند، همه اینها به خاطر اینکه شریک زندگی شان ارگاسم واضحی داشته باشد. روند.
پرابهو| 9 چند روز قبل
به نظر من بیشتر شبیه پدرشوهر و عروس هستند. او برای یک نوه خیلی پیر است و او آنقدرها هم پیر نیست. اما پدربزرگ وقتی در انعکاس آینه دید که این دختر چه می کند واقعاً عصبانی شد!
یارو خوش شانس بود، او بلافاصله دو مو بور را در الاغ های بامزه شان لعنت کرد. در ابتدا به آنها اجازه داد تا دیک او را بمکند تا مودب باشند، الاغ و سینه هایشان را محکم مالید. نکته خنده دار این بود که دخترها با یکدیگر رقابت نمی کردند، بلکه ناز می کردند، کلیشه شان را می مالیدند، کنار یا بالای آن ها می نشستند، می بوسیدند، گلویشان را می گرفتند، همه اینها به خاطر اینکه شریک زندگی شان ارگاسم واضحی داشته باشد. روند.
به نظر من بیشتر شبیه پدرشوهر و عروس هستند. او برای یک نوه خیلی پیر است و او آنقدرها هم پیر نیست. اما پدربزرگ وقتی در انعکاس آینه دید که این دختر چه می کند واقعاً عصبانی شد!